خنده بازار

مطالب خنده دار و مفید و سرگرم کننده جوک و داستان های خنده دار و طنز عکس های خنده دار شعر خنده دار و هزران مطالب جالب دیگر

خنده بازار

مطالب خنده دار و مفید و سرگرم کننده جوک و داستان های خنده دار و طنز عکس های خنده دار شعر خنده دار و هزران مطالب جالب دیگر

جک

یارو دم یه گربه رو گرفته بوده و می کشیده
بهش می گن : گناه داره چرا دم گربه رو می کشی؟
می گه بابا من فقط دمش رو گرفتم … خودش می کشه

—————————
یارو میره ته استخر تا میاد بالا می گه : کاشی کاره عجب نفسی داشته !!!

—————————

غضنفر تو جاده داشته رانندگی می کرده ، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد،
میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمی گیره .

رفیقشو صدا می کنه می گه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین .
—————————
یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می کنند
شب عروسی مورچه گم می شه بعد از یک هفته پیداش می شه
بعد زرافه بهش می گه : این همه مدت کجا بودی ؟
مورچه می گه : تو راه بودم که بیام بوست کنم






جلسه خواستگاری

جلسه ی خواستگاری بعد از نیم ساعت سکوت:
مادر داماد: ببخشین کبریت دارین؟
خانواده ی عروس: کبریت!؟ کبریت برای چی؟
مادرداماد: والا پسرم میخواد سیگار بکشه
خانواده ی عروس: پس داماد سیگاریه!!؟
مادرداماد: سیگاری که نه....والا مشروب خورده بعد از مشروب سیگار میکشه
خانواده ی عروس: پس الکلی هم هست!!!؟
مادر عروس: ...الکلی که نه...راستش قمار بازی کرده و باخته. ما هم بهش مشروب دادیم تا یادش بره
خانواده ی عروس: پس قمار بازی هم میکنه!!!
مادرداماد: آره.....دوستاش تو زندان یادش دادن
خانواده ی عروس: پس زندانم رفته!!؟
مادرداماد: زندان که نه...والا معتاد بوده...گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن
خانواده ی عروس: پس معتادم بوده!!؟؟؟
مادرداماد:آره معتاد بود...بعد زنش لوش داد
خانواده ی عروس: زنش!!!!!!!!!!!؟؟؟
نتیجه ی اخلاقی: همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین!



smsعاشقانه

نقاش نیستم ! اما تمام لحظه های بی تو بودن را درد میکشم . . .
.

آن قدر عشق تو دارم که اگر آه کشم / ز لبم بوی کباب جگرم میآید !
.
.
.
من یک نامه عاشقانه ام ، بازم کن / محتاج کمی نوازشم ، یارم باش

هر قدر که سکه ای سیاهم ای دوست / در قلک سینه ات پس اندازم کن . . .
.
.
.
یه طرح از چشمات بفرست ، یه آهو اینجاست میخوام روشو کم کنم !
.
.
.
دلم اعدام عشق است به دار قلب خاموشت / بدان تا لحظه ی مردن نخواهم کرد فراموشت . . .
.
.
.
با یاد چشمهای تو خوب است خواب من / از ابرها کناره بگیر آفتاب من

چشم تو را کجای جهان جستجو کنم / پایان بده به تب و تاب بی حساب من . . .
.
.
.
شیرین تر از عسل هم میتوان آفرید اما به شرط آنکه من آن زنبور سرباز دل باخته باشم

و تو آن تنها گلی که نصیب من شده است . . ..
.
.
میان چشم تو ییلاق کردم / در عشق تو خودم را چاق کردم

از این پس بی تو مفهومی ندارم / دلم را بر دلت سنجاق کردم . . .
.
.
از بس که درون سینه تنها مانده / درمانده ام از دست دل وامانده

در داخل سینه درد شیرینی هست / آیا دل من پیش شما جا مانده ؟
.
.
.
در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما / همه از من گریزانند ، تو هم بگذر از این تنها . . .
.
.
.
اینقدر خیالهای بیهوده نباف / ماییم و دو خط رباعی و یک دل صاف

در آیینه ی دلم به جز عکس تو نیست / شک داری اگر ، بیا دلم را بشکاف . . .
.
.
.
مژه بر هم مزن ای دوست که بادم ببرد / چون سبک تر شده ام ، از پر کاهی ز غمت . . .
.
.
.
آسمان کوچک من همه شب بارانیست / همه شب در تب چشمان ترم مهمانیست

شکوه از فاصله ها نیست که از قلب من است / غم و اندوع دل عاشق من پنهانیست . . .
.
.
.
گر ز جهان بگذرم از تو نخواهم گذشت / سر رود از پیکرم از تو نخواهم گذشت

مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت / ور همه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت . . .
.
.
.
پای من خسته از این رفتن بود / فصه ام قصه دل کندن بود

دل که دادم به یارم دیدم / راهش افسوس جدا از من بود . . .
.
.
.

صدای پای تو که میروی ، صدای پای مرگ که میآید . . . ( حسین پناهی )

.
.
.

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان با دگران وای به حال دگران . . .
.
.
.

در باغ دلم جوانه ای باید و نیست / شوق غزل ، ترانه ای باید و نیست

خواهم که تو را ببینم اما چه کنم / دیدار تو را بهانه ای باید و نیست . . .

.
.
.
آواز تیشه امشب ، از بیستون نیامد / شاید به خواب شیرین ، فرهاد رفته باشد . . .
.
.

ای مایه اصل شادمانی ، غم تو / خوش تر از حیات جاودانی ، غم تو

از حسن تو رازها به گوش دل من / گوید به زبان بی زبانی ، غم تو . . .

.

.

.

بی تو گلشن چو زندونه به چشمم / گلستون آذر ستونه به چشمم

بی تو آرام و عمر زندگانی / همه خواب پریشونه به چشمم . . .

.

.

.

دور بودن از عزیزان مشکل است / امتحان با وفائی ، در جدائی حاصل است

گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق/ دوریت دریا و یادت صاحل است . . .
.
.

چرا غمگینی ؟ : عاشق شدم

آیا عشق شیرین است ؟ : بله شیرین تر از زندگی

چرا تنهایی ؟ : ویژگی عاشق هاست

لذت تنهایی چیست ؟ : فکر به او و خاطرات او

چرا می روی ؟ : برای اینکه او رفت

دلت کجاست ؟ : پیش او

قلبت کجاست ؟ : او برده

پس حتما بی رحم بوده نه ؟ : نه اصلا

چرا ؟ : چون باز هم او را میپرستم . . .

نامه غضنفر به زنش

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟ غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم.... همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!! غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟ خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید .. این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟





+

+

+



+

+

شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم

این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده

+

+

+

حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟

خط دوم :بچه ها چه طورن ؟

خط سوم : مادرت چه طوره ؟

خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!

خط پنجم : فقط برگردم خونه....

خط ششم : می کشمت

خط هفتم :غضنفر از آلمان...